حالا دیگرهمه چیز بامن دشمنی می کنند! حتی زمان .زمان هم می داند وقت من برای رسیدن به تو کم است و اینگونه آنقدر آرام می گذرد تا گمان کنم وقت تمام شده است. حالا تمام خیابان هایی که به تو می رسند هم با من دشمنی می کنند .آنقدر زیر پایم طولانی می شوند تا راه رسیدن به توبرایم طولانی و طولانی تر شود . حالا حتی باد با من دشمنی می کند.آنقدر سخت و وحشیانه به صورتم تازیانه می زند تا ازمسیر آمده ام پشیمان شوم و برگردم.
اما مرا ازاین مسیر گریزی نیست.چونان که قبل از من نیز بسیاری پیموده اند و من نیز می پیمایم.