دیگه حتی به گلدون ها هم داره حسودیم میشه. شاید برای همه ی ادم های دور و برم این حسودی احمقانه باشه،که می دونم هست ولی برای من نیست. حتما با خودشون می گن مگه میشه به یه گلدون حسودی کرد؟گلدون که نه می تونه سوار ماشین های 200میلیونی بشه نه می تونه  سفر خارج بره نه می تونه حتی بره شمال ؟!حتی نمیتونه با پوشیدن لباس های قشنگ پز بده به دیگرون .

اما آی مردم بدونید من به گلدون ها حسودیم میشه نه به خاطر چیزای که ادم ها به هم حسودی می کنند نه. اگه گلدون ها هیچ کدوم از کارای بالا رو نمی تونند بکنند لااقل

یه گلی رو داره که می تونه تا همیشه اونو توآغوش خودش نگه داشته باشه.

خیلی از ما ها که همینشم نداریم. 

 تبصره:

1-من اهل تبصره نیستم ولی نمی دونستم  این مطالب رو چه طوری به مطالب بالا ربط بدم برای همین اینطوری نوشتم 

2-به خاطرتاخیرها از همه عذر می خوام برام امکان بیشتر نوشتن وجود نداره ..

3- یه سوال دارم :من چه طور ی می تونم بفهمم چند نفر مطلبم رو خوندن؟

4-یه شیطونی رفته تو جلذم میگه همینا رو تو یه وبلاگ جدا گونه بنویس. به نظر شما به حرفش گوش بدم. 

 

بای 


دسته ها :
يکشنبه نوزدهم 8 1387
X